سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" شیزوفرنی "


چه خیال کرده ام ؟! واقعا دنیا همینقدر است که من می بینم ؟! خیال دارم از این خواب زمستانی غفلت هم با زنگ ساعت از خواب بیدار شوم ؟! چقدر خوش خیالم ! دلم به حال خودم می سوزد ...
برای من هیچ وقت خواستنم ،‏ توانستن نبوده ! و شاید خواستن هایم خواستن نبوده ...
احساس می کنم که تنبل تر از آنم که خودم و بقیه فکر می کنند !
اما خواستن را دوست دارم ؛ لا اقل بیشتر از نخواستن !
شاید تلنگری لازم باشد ، به جای زنگ ساعت ...
و شاید خانه تکانی آپارتمان وجودم ! که همیشه برای شخصیت های جدید ، جای خالی دارد . شاید همین ،‏ عاملِ نداشتن تمرکزم باشد ! این روزها همه جا صحبت از تمرکز است ! چیزی که داشتمش ، ولی حالا به دنبالش می گردم ... 
من خواستن را دوست دارم . من می خواهم !

نمی خواهم قاب دنیا را فقط جلوی پایم ببینم !
نمی خواهم مثل هزارپایی باشم ، که تا آخر عمر مشغول بستن بند کفشهایش می ماند !
می خواهم حرکت کنم ! میخواهم بدوم ! حتی با بند های باز ؛ حتی با پاهای برهنه ...



نویسنده: یکی از چند شخصیتم ! | حرف های دیگران غیر از خودم ( )


  •    RSS 
  •    Atom 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 23716
    بازدید امروز : 5
    بازدید دیروز : 0
  •   مطالب بایگانی شده


  •   درباره من

  • یکی از چند شخصیتم !
    خوشگل‏ ، زشت ، بد اخلاق ، خوش اخلاق ، عصبانی ،‏خونسرد ، باحال ، اعصاب خورد کن ، مایه دار ، گدا گشنه ، شجاع ،‏ بی وجود ، مسلمون ،‏ یکتا پرست ...

  •   لوگوی وبلاگ من


  •  لینک دوستان من