مگر فرقی می کند که چه برایش بنویسم ؟!
وقتی فکر می کنم ارزشی ندارد برایش نامه هایم !
وقتی می بینم جواب دارند با تامل سلام هایم !
وقتی می شنوم هیچ را در جواب سوال هایم !
نه ...
هیچ فرقی نمی کند چه بگویم ...
هیچ فرقی نمی کند نگاهم را چگونه تحویلش دهم ...
هیچ فرقی نمی کند کدام شخصیتم جلویش نمایش دهد ...
هیچ فرقی نمی کند ...
هیچ فرقی نمی کند ، شده است زمزمه تنهایی هایم .
وقتی هیج فرقی نمی کند چه بنویسم ؛
وقتی ته کشیده است جوهر خود نویسم ؛ نامه ام را سفید به صندوق می اندازم ...
به تازگی دوست نداشتن را بیشتر از دوست داشتن ، دوست دارم ....